به گزارش «نماینده»، رسانه ملی شب گذشته در بخش های خبری ۲۰:۳۰ و ۲۲:۳۰ خبر بستری شدن محمدرضا شجریان را بطور ویژه منتشر کرد و از وی به عنوان "استاد موسیقی ایران"! نام برد.

گرچه اطلاع رسانی یکی از وظایف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران است اما انتظار می رود که این سازمان که متعلق به نظام اسلامی است در جهت‌گیری­‌های خود راهبردهای جبهه فرهنگی انقلاب را در نظر بگیرد. به عنوان مثال غیرقابل باور است که رسانه ملی اخبار مربوط به بیماری و بستری شدن معاندان و دشمنان کشور را -با رویکرد مثبت پوشش- دهد. به همین صورت تبدیل شدن رسانه انقلاب به تریبون افرادی که بدترین و بیشترین هتاکی ها را علیه نظام انقلابی ایران روا داشته، ظلم به مردم و نظام است.

محمدرضا شجریان از جمله هنرمندان اپوزیسیون است که با مدارای نظام، پس از سالها فعالیت ضدانقلابی به کشور برگشته است. پررنگ ترین نقش دشمن‌پسند آقای شجریان در فتنه ۸۸ بود که همپای فتنه گران و کودتاچیان و همکاری با رسانه های دشمن با متهم کردن نظام به تقلب و سرکوب، سخیف ترین اهانت ها را روانه جمهوری اسلامی کرد. وی در زمانی که خارج از کشور بسر می برد علاوه بر گرفتن عکس یادگاری با پادوهای شبکه سلطنتی انگلیس و صدای آمریکا و شبکه مبتذل «من و تو»، در مصاحبه با این رسانه ها شدیدترین مواضع را نه حتی علیه نظام که بر علیه دین مبین اسلام گرفت تا جایی که او در مهرماه ۹۰ در مصاحبه با تلویزیون صدای آمریکا می گوید: «به طور کلی این نظام و این حکومت ذاتا می‌خواهد همه چیز در اختیارش باشد، این نظام می‌خواهد همه چیز را به طور صد درصد زیر سلطه خود داشته باشد و اگر یک بخشی از حکومت نخواهد که با آنها باشد همه آن بخش زیر سؤال می‌رود و می‌گویند که این مورد دارند و جلویش را می‌گیرند و اگر یک نفر پایش را از گلیم خود درازتر کند ـ از نظر آنها ـ مشکلات زیادی سر راهش قرار می‌دهند، اینها هرگز با هنر کنار نمی‌آیند، هرگز و هرگز! همچنان که در طول ۱۴۰۰ سال با هنر کنار نیامدن، باز هم نخواهند آمد، موسیقی هم مانند خیلی از هنرها نمی‌تواند در خدمت اینها باشد».

شجریان اردیبهشت ۸۹ هم در گفتگو با بی بی سی، ماهیت خود را آشکار کرده و ابراز می دارد: «حقیقتش من از اولش هم انقلابی نبودم ولی دور و بر من همه اش افرادی بودند که گرایش سیاسی و چپی داشتند و مجبور بودم توی آن بچه ها باشم، چون اطراف من همه سیاسی حرف می زدند... بعد از چهار سال از به ثمر رسیدن انقلاب دیدم که قول هایی که داده شد کو؟ چرا دروغ گفتند و ... من هم خواندم یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد».

ضدیت وی بر علیه نظام در فتنه ۸۸ تا آنجا پیش رفت که تصنیف «تفنگت را زمین بگذار» را در حمایت از فتنه گران و با محتوای متهم کردن نظام خواند که مورد استقبال گسترده رسانه های ضدانقلاب قرار گرفت و بارها از این شبکه ها پخش شد.
 

در کنار مجری شبکه مبتذل من و تو


در کنار صادق صبا مدیر بی بی سی فارسی و قاضی زاده مجری آن


در کنار مسعود بهنود

شجریان که روزگاری با حمایت رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی به نان و نوایی رسید، بارها علیه این رسانه نیز موضع گیری و آن را متهم کرد. او در فتنه ۸۸ در نامه ای به رییس وقت سازمان صداوسیما خواستار عدم پخش آثارش از رسانه ملی شد. وی درباره صداوسیما نیز به بی بی سی گفت: «من هر بار صدای خودم را از این رسانه می‌شنوم، بدنم می‌لرزد و احساس شرم می‌کنم... صدای من در صدا و سیما جایی ندارد».
 

حال جای تاسف است که فردی که در دشمنی با نظام و مردم ایران کم نگذاشته و به قول خودش در همه سالهای بعد از انقلاب "حتی یک هفته یا یک روز هم احساس شادی نکرده"، امروز مورد حمایت و دلسوزی رسانه ملی قرار گرفته است. از آنجا که شجریان بعد از بازگشت به کشور از اقدامات ضدانقلابی خود توبه و عذرخواهی نکرده و وی همچنان بر مواضع قبلی خود پافشاری می کند، این سئوال مطرح می شود که آیا سیاست رسانه ملی در مورد افرادی همچون شجریان تغییر کرده است؟ و آیا این رسانه در قبال حوادثی همچون فتنه و فتنه گران به نتایج جدیدی دست یافته یا همچون برخی سران دولت ترجیح می دهد که آن ظلم های بزرگ را فراموش کند و براحتی از کنار هتاکی های استاد! آواز ایران عبور کند؟ در شرایطی که حتی سخنگوی وزارت ارشاد نیز خواستار "جبران گذشته" توسط شجریان می شود، رپرتاژ رسانه ملی برای خواننده فتنه عجیب است.
 

در کنار خواننده مبتذل ضدانقلاب

گفتنی است رهبر معظم انقلاب تا کنون بارها بر "تقویت جناح فرهنگی مؤمن" تاکید کرده اند. از جمله ایشان اسفند ۹۲ در دیدار اعضای مجلس خبرگان و در پاسخ به نگرانی اعضای این مجلس درباره فرهنگ می فرمایند: «یك مسئله هم مسئله‌ى فرهنگ است؛ كه آقایان هم حالا معلوم شد كه نگرانى دارید، بنده هم نگرانم. مسئله‌ى فرهنگ، مسئله‌ى مهمى است. اساس این ایستادگى، این حركت و در نهایت ان‌شاءالله پیروزى، بر حفظ فرهنگ اسلامى و انقلابى است و تقویت جناح فرهنگى مؤمن، تقویت این نهالهایى كه روییده است در عرصه‌ى فرهنگ... بنده هم در این نگرانى با شما سهیم هستم و امیدوارم كه مسئولین فرهنگى توجه داشته باشند كه چه میكنند. با مسائل فرهنگى شوخى نمیشود كرد، بى‌ملاحظگى نمیشود كرد؛ اگر چنانچه یك رخنه‌ى فرهنگى به‌وجود آمد، مثل رخنه‌هاى اقتصادى نیست كه بشود [آن را] جمع كرد، پول جمع كرد یا سبد كالا داد یا یارانه‌ى نقدى داد؛ این‌جورى نیست، به این آسانى دیگر قابل ترمیم نخواهد بود، مشكلات زیادى دارد. و واقعاً باید قدر جوانان مؤمن و انقلابى را همه بدانند».

البته قابل ذکر است تغییر رویکرد معاونت خبر صدا وسیما در چند ماه گذشته و بعد از روی کار آمدن برخی از عناصر کلیدی دارای سابقه مجهول، محسوس و قابل توجه است. تغییر فاحش در جهت‌گیری اخبار و نزدیکتر شدن برخی جهت‌گیری­‌ها به خروجی رسانه­‌های زنجیره­ ای، تنزل سطح خبر به اخبار خرد و فاصله گرفتن از اخبار راهبردی، رویکرد حمایتی و همچنین آنتن دادن بدون تعریض به برخی مسئولانی که در خصوص عملکرد آنها نظرات معارض جدی وجود دارد، ناتوانی مدیران جدید در تنظیم خروجی­‌ها مبتنی بر سیاست‌های راهبردی نظام بویژه در مسائل استراتژیک، بی تفاوتی به برخی اصول مسلم از جمله تغییر محسوس پوشش و ظاهر بانوان در بخش‌های خبری و... از جمله تحولاتی است که حوزه خبری سازمان صدا وسیما در دوره جدید شاهد آن بوده است.

انتظار می رود رییس متعهد سازمان صدا وسیما با دقت نظر در مدیرانی که در گلوگاه‌های حساس این رسانه منصوب کرده است اهتمام جدی نماید تا در ایامی که برخی برنامه های ارزشی و انقلابی تلویزیون با محدودیت هایی مواجه شده و هنرمندان انقلابی جایگاه قابل قبولی در رسانه ملی ندارند، تریبون صداوسیما حداقل به افراد معلوم الحالی که رسماً خود را در جبهه ضدانقلاب تعریف کرده اند، اختصاص نیابد.